کار تحقیقی اهلیت در عقود و قراردادها
| فرمت مقاله | تعداد صفحات | فهرست | ارجاع پانویس | منابع قابل استناد | |
| word | 37 صفحه | دارد | دارد | دارد |
جهت اطلاعات بیشتر به ادامه مطلب مراجعه کنید
(منابع معتبر وقابل استناد و ارجاع پاورقی مقاله شما را از شمول سرقت ادبی مصون نگه میدارد)
فهرست
چکیده----------------------------------------------1
مقدمه ---------------------------------------------2
فصل 1 : کلیات وتعاریف
1-1 تعریف لغوی اهلیت ----------------------------3
1-2 تعریف اصطلاحی اهلیت ---------------------3
1-3 اقسام اهلیت ----------------------------------3
1-4 اهلیت تمتع ------------------------------------3
1-5 اهلیت استیفاء-----------------------------5
1-5-1 شرایط اهلیت استیفاء-------------------------5
1-6 تعریف اصطلاحی بلوغ-------------------------6
1-6-1 مفهوم بلوغ در فقه :--------------------------------6
1-6-2 مفهوم بلوغ از نظر فقهای اهل سنت و امامیه :----------------8
1-6-3 سن بلوغ از دیدگاه قانون مدنی---------------------------8
1-7 عقل------------------------------9
1-7-1 تعریف لغوی جنون-----------------9
1-7-2 تعریف اصطلاحی جنون:---------------------9
1-7-3 انواع جنون------------------------------9
فصل 2 : معاملات محجورین
2-1 مفهوم حجر -----------------------------13
2-2 وضعیت صغیر در امور کیفری -------------------14
2-3 وضعیت و معاملات صغیر در امور مدنی -----------15
2-3-1 : معاملات صغیر غیر ممیز ---------------------16
2-3-2 : معاملات صغیر ممیز :---------------------17
2-4 معاملات صغیر ممیز باطل است یا غیر نافذ --------19
2-5 حل تعارض تبصره 2 با متن ماده 1210 قانون مدنی ------------26
فصل 3 معاملات سفیه
3-1 : معاملات مالی سفیه :--------------------26
3-2 : تملکات بلاعوض سفیه ---------------------27
3-3 : اعمال سفیه در امور غیر مالی :----------------27
3-4 معاملات مجانین ---------------------------28
3-4-1 معاملات و اعمال حقوقی مجنون دائمی --------------29
3-4-2 معاملات و اعمال حقوقی مجنون ادواری ----------------30
نتیجه گیری-------------------------------------------32
منابع-----------------------------33
چکیده
هر معامله در آن وجود شرایطی لازم است که طرفین قرارداد با هم بر سر آن شروط توافق کرده و همچنین شروط باعث استحکام و بنیان قانونی قرارداد می شود.
اهلیت به توانایی قانونی و شخصی طرفین که با اجرای صحیح و به حق مفاد قرارداد ، در ارتباط است ، مربوط می شود . در مواردی که عقد قرارداد بر اساس اهلیت طرفین معامله منعقد نشده باشد، باعث باطل شدن معامله و غیر موثر شدن قرارداد می شود .
در شرط اهلیت ، منظور تجارب و تخصص طرفین نسبت به موضوع معامله است و طرفین باید در مورد موضوع معامله آگاهی ، تجربه ، تخصص فنی لازم و لوازم مورد نیاز را در اختیار داشته باشند .
در شرط اهلیت در معامله ، دو طرف باید توانایی گرفتن تمام حق و حقوق خود را نیز داشته باشد ، به شرط آنکه به تعهدات خود به صورت کامل پایبند بوده و آنها را اجرا کنند .
هر جا در قانون از اهلیت بحث شده ، منظور اهلیت در گرفتن حق توسط صاحب حق می باشد لذا طرفین معامله باید بتوانند هم حق خود را به طور کامل بگیرند و هم حق طرف مقابل را بجا آورند .
در قانون کسی حق اهلیت دارد که بالغ ، عاقل و رشید باشد و قانون معامله با کسی که عاقل و بالغ نباشد را باطل می داند ، چون کسی که بالغ نیست قوه درک و تشخیص را ندارد و نباید با او هیچ معامله ای صورت گیرد.
فصل 1 : کلیات وتعاریف
1-1 تعریف لغوی اهلیت :
اهلیت در لغت به معنای سزاواری ، شایستگی ، داشتن لیاقت و صلاحیت ، اشتیاق و قابلیت آمده است.[1]
1-2 تعریف اصطلاحی اهلیت :
اهلیت بطور مطلق عبارتست از توانایی قانونی شخص برای دارا شدن یا اجرای حق ، توانایی قانونی برای دارا شدن حق ، اهلیت تمتع و توانایی قانونی برای اجرای حق اهلیت استیفاء نامیده می شود.[2]
1-3 اقسام اهلیت
در اقسام اهلیت باید گفت فقها و حقوقدانان با در نظر گرفتن موازین شرعی و نصوص قانونی اهلیت را به دو نوع تقسیم نموده اند ، 1- اهلیت تمتع یا اهلیت دارا شدن حق 2- اهلیت استیفاء یا اهلیت اجرای حق ، فلذا در ذیل به بررسی و تجزیه و تحلیل این دو قسم از دیدگاه حقوق دانان ، فقها و موازین قانونی می پردازیم .
1-4 اهلیت تمتع
الف : معنای لغوی
تمتع اسم مصدر است و در لغت به معنی برخورداری گرفتن آمده [3].
دکتر محمد جعفر لنگرودی در کتاب مسبوط در ترمینولوژی حقوق با استناد به آیه 196 سوره آل عمران آورده چون زائر کعبه در ماه حج پس از فراغ از آداب عمره از حال احرام بیرون شده و ترک حرام بر او حلال می شود از آنها بهروری می گردد .[4]
ب : معنای اصطلاحی
اصولا هر شخصی دارای اهلیت تمتع است و می تواند صاحب حق باشد حتی صغار و مجانین می توانند طرف حق واقع گردند مثلا صغیر یا مجنون می تواند مالک یا طلبکار باشد. [5]
چنانکه قانونگذار در مادهی 956 قانون مدنی می گوید اهلیت برای دارا بودن حقوق با زنده متولد شدن انسان شروع و با مرگ او تمام می شود از طرفی ماده 958 قانون مدنی نیز اضافه می نماید (( هر انسان متمتع از حقوق مدنی خواهد بود .... ))
بنابراین مبنای حقوقی اهلیت تمتع ، انسان بوده است همین که انسان پا به عرصه زندگی گذاشت توانایی دارا شدن حقوق را کسب می کند به همین خاطر است که اهلیت تمتع یا برخورداری از حقوق و آزادیهای مدنی با تولد انسان شروع و با مرگ او خاتمه پیدا می کند حتی حمل نیز از حقوق مدنی برخوردار می گردد به شرط اینکه زنده متولد شود .
چنانچه قانونگذار در ماده 957 قانون مدنی می گوید حمل از حقوق مدنی متمتع می گردد مشروط به اینکه زنده متولد شود .
آقای دکتر کاتوزیان اصطلاح اهلیت تملک را در برابر اهلیت تمتع پیشنهاد می نماید و در استدلالی که به کار برده می گوید
1- جعفری لنگرودی ، محمد جعفر ، مسبوط در ترمینولوژی حقوق ، جلد اول ، انتشارات گنج دانش ، چاپ چهارم 1388 صفحه 739 و عمید ، حسن ، فرهنگ فارسی عمید ، انتشارات امیرکبیر ، چاپ دهم 1376 صفحه 220 و لغتنامه دهخدا ، جلد 8 صفحه 529
1- کاتوزیان ، ناصر ، حقوق مدنی ، قواعد عمومی قراردادها ، جلد 2 ، انتشارات شرکت انتشار چاپ چهارم 1376 ، صفحه 2
